تاریخچه ادبیات فانتزی در غرب
قرن هفدهم و به ویژه هجدهم، عصر تولد روشنگری است. در این عصر، خردگرایی و علم محوری، تفکر رایج بود. علم به شکل آکادمیک مطرح شده و توسعه و پیشرفت علمی نهادینه شده بود.
دوره خرد و فلسفه
در این عصر که دوره خرد و فلسفه نیز نامیده میشود، وابستگی به سنتها، نفی، و ستیزی بی امان با افسانهها، اسطوره و در مجموع، همه آنچه رنگ وهم و خیال دارد آغاز میشود.کانت به عنوان «پدر روشنگری» در دفاع از سلطه علم و عقل و خرد بر همه امور، «شهامت برای به کارگیری فهم» را شعار روشنگری قرار داد و استفاده از خرد و کاربستهای آن را در امور خصوصی و عمومی ضروری دانست. (نک: کانت، «در پاسخ به پرسش روشنگری چیست؟»)
روسو با انتقاد به افرادی که افسانهها و داستانهای پریان را برای کودکان مفید میشمردند، و با اتکا به برخی قصهها به این نتیجه رسید که افسانهها در عین سرگرم کنندگی فریب دهندهاند و سبب برانگیختن کودکان به انجام امور ناپسند میشوند. او معتقد بود: «فانتزی ممکن است به آدمهای بالغ چیز بیاموزد، اما برای کودکان مفید نیست.» (روسو، ص ۱۴۷)
دامنه مخالفت با آثار تخیلی
دامنه مخالفت با آثار تخیلی تا اواخر قرن هجده و حتی اوایل قرن نوزدهم میلادی نیز کشیده شد. یکی از نویسندگان مطرح این عصر، یعنی سروالتر اسکات با تأکید بر مضر بودن فانتزی برای خوانندگان جوان میگوید: «قبول و باور چنین فعالیتهای نمایشی بشر که به وضوح، کذب و دروغ است، موجب به وجود آمدن بعضی سوء تعبیرها در ذهن خواننده جوان میشود.
به علاوه، فانتزی او را مجبورمیکند وارد نوعی وجود ذهنی دوگانه شده و قسمتی از انرژی خود را در حالتی هیجانی و افراطی و در یک زندگی تخیلی – درست زمانی که نیازمند این است که هر چه بیشتر با دنیای واقعی کلنجار برود – به کار گیرد.» (نک: هیوز، ص ۱۱۶)
دو تن از متولیان ادبیات کودک در غرب
دو تن از متولیان ادبیات کودک در غرب، یعنی سارا تریمر و ماریا اجورت نیز این آثار را همچون غذایی مضر و بی ارزش برای کودکان میدانستند. آنها معتقد بودند باید آثاری خلق شود که دربرگیرنده نکات پندآموز و اخلاقی باشد. اجورت در همراه والدین (۱۷۹۶) مینویسد: «به چه دلیل باید ذهن را به جای آگاهیهای سودمند با تصورات خیالی آلوده کنیم؟
چرا باید این همه وقت گرانبها تلف شود؟ برای چه باید ذائقه بچهها را خراب و اشتهایشان را با خوراندن شیرینی کور کنیم؟» (نک: زایپس، ص ۳۲) اما از آنجا که جهان، همواره و درهرحال آمیختهای از ذهن و عین است و هیچگاه افسون زدوده نمیشود، سرانجام، طلسم تخیل زدایی در اواسط قرن نوزدهم شکسته شد.
عوامل مؤثر در روی آوری دوباره به آثار تخیلی در غرب
عوامل مؤثر در روی آوری دوباره به آثار تخیلی در غرب عبارتاند از: احساس نیاز انسان پریشان و تنهای عصر مدرن به عاملی غیرعقلی برای کاستن از فشار دنیای غرق در عقل و اندیشه، گسترش علم روانشناسی و توجه به جنبههای مثبت تخیل، روبه رو شدن نویسندگان با معضل محدودیت موضوع و تکراری و کسل کننده شدن داستانهای واقع گرا برای خوانندگان.
فانتزی در غرب، از دل رمانتیسم سر برآورد. بریتانیای عصر ویکتوریا مهد نخستین فانتزیها بود. این کشور در این عصر، پیشتاز کشورهای صنعتی بود. در نیمه دوم قرن نوزدهم – که به دوران طلایی ادبیات کودک مشهور است – چندین شاهکار فانتری در بریتانیا خلق شد. برخی از این آثار عبارتند از: بچههای آب از چارلز کینگزلی (۱۸۶۳)، آلیس در سرزمین عجایب از لوئیس کرل (۱۸۶۵)، در پشت باد شمالی نوشته جورج مک دونالد (۱۸۷۱) و کتاب جنگل اثر رودیارد کپلینگ (۱۸۹۴).
دو ویژگی عمده آثار فانتزی عصر ویکتوریا
دو ویژگی عمده آثار فانتزی عصر ویکتوریا، توجه به نکات مذهبی و اخلاق گرایی است. این آثار که «فانتزیهای متعالی» نامیده شدهاند (جکسن، ص ۲۷)، تحت نفوذ سنت افلاطون گرایی مسیحی قرار دارند و واقعیت را به چیزی که حقایق استعلایی بر آن تابیده است تعبیر میکنند.
در آغاز قرن بیستم
در آغاز قرن بیستم تا پیش از جنگ جهانی اول نیز در بریتانیا، ادبیات فانتزی نویسان مقتدری همچون ایدیت نسبیت، کنت گرهام و جیمز ماتیو بریه به ترتیب با خلق فانتزیهای پنج بچه و او (۱۹۰۲)، باد در میان شاخههای بید (۱۹۰۸) و پیترپن (۱۹۲۱) همچنان این کشور را در عرصه فانتزی نویسی، مقتدر نگه داشتند.
در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم در کشورهای دیگری نیز همچون بریتانیا، نویسندگان به ندای تخیلات خود پاسخ دادند و آثار ارزشمندی در این گونه ادبی خلق کردند.
فانتزی که در آمریکا
فانتزی که در آمریکا تا اواسط قرن نوزدهم گونهای گمراه کننده و بی ارزش به شمار میآمد، سرانجام با آثار کریستوفر پیز کرنچ به نامهای آخرینها گرما گرما (۱۸۵۵) و کوبولتوزو (۱۸۵۹) بدین کشور راه یافت و با شاهکار فرانک بائوم یعنی جادوگر شهر اُز (۱۹۰۰) به ثبات رسید.
در ایتالیا
در ایتالیا کارلو کولّودی با نوشتن پینوکیو در ۱۸۸۱ یکی از شاهکارهای ادبیات فانتزی عروسکی کلاسیک جهان را خلق کرد و سلما لاگرلو در اوایل سده بیستم سفر شگرف نیل هولگرسون را در حوزه کشورهای اسکاندیناوی آفرید.
هم زمان با پیدایش زیرگونههای متنوع فانتزی همچون فانتزی عروسکهای جاندار، فانتزی حیوانات و … در فرانسه شاخه پربار دیگری از فانتزی، یعنی فانتزی علمی- تخیلی (که امروز گونهای مجزا را تشکیل داده است) مجال رشد یافت. ژول ورن در ۱۸۶۴ با نوشتن سفر به اعماق زمین نام خود را به عنوان نخستین خالق فانتزیهای علمی – تخیلی ثبت کرد.
جنگ جهانی اول
شرایط ایجاد شده در جریان جنگ جهانی اول سبب توقف میل به ادبیات فانتزی نویسی شد. اما در فاصله میان دو جنگ جهانی، آثاری آفریده شدند که هریک سرفصل تازهای را در زمینه فانتزی نویسی گشودند: آی – آی. میلنه، نویسنده انگلیسی، یکی از اولین آثار کلاسیک عروسکهای جاندار با نام وینی- د- پو را در سال ۱۹۲۹ نوشت. جان رانلد رول تالکین – که امروز یکی از فانتزی نویسان مشهور جهان به شمار میآید – هابیت را، که از برجستهترین داستانهای شاخه ارزشمند فرافانتزی محسوب میشود، در ۱۹۳۷ به جهان ادبیات کودک و نوجوان تقدیم کرد.
پایان جنگ جهانی دوم
پایان جنگ جهانی دوم، مساوی با تجدید حیات برای ادبیات فانتزی بود. آسترید لیندگرن بلافاصله پس از جنگ، پی پی جوراب بلند را نوشت و سی.اس.لوئیس چند سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۰ یکی از شاهکارهای فرافانتزی یعنی شیر، کمد و جادوگر را خلق کرد. در ادامه، در نیمه قرن بیستم، ستارگان درخشان دیگری همچون تار عنکبوتهای شارلوت از ای. بی.وایت (۱۹۵۲)، قرض بگیران اثر مری نورتن (۱۹۵۳)، ارباب حلقهها از تالکین (۱۹۵۴)، داستان سه نفر نوشته لوید الکساندر (۱۹۶۴)، جادوگر سرزمین دریا از اورسولا لگوئین (۱۹۶۸) و شاه خاکستری اثر سوزان کوپر (۱۹۷۵) در آسمان پرفروغ فانتزی درخشیدند. (نک: محمدی، پیشینه و پیدایش فانتزی)
قرن بیست و یکم و ادبیات فانتزی
اما قرن بیست و یکم، قرن درخشش جوآن کتلین رولینگ و مجموعه فانتزیهای هری پاتر است. رولینگ با دانش عمیق از پیشینه فانتزی و آشنایی با آثار نویسندگان مطرح این گونه ادبی، خلاقیت و نوآوری و وسعت دامنه لغات، فهم دقیق از مخاطب و آفرینش شخصیتهای همانند با نسل امروز، موفق شده است آثار خود را در صدر پرتیراژترین و پرفروشترین آثار جهان قرار دهد. (نک: هیلمن، صص ۱۶۴- ۱۶۲)